گاهی کلمات برای گفتن کافی نیستند. کاش بدانی، دوست داشتنت، چیزی فراتر از حرفهاست؛ چیزی شبیه به نسیمی که بیصدا نوازش میکند، شبیه به بارانی که زمین را بیمنت زنده میکند.
کاش میدانستی، این دل، هنوز هم هر روز به تو فکر میکند، هر لحظه هوای تو را دارد. کاش بدانی، نبودنت هزار بار مرا شکسته، اما دوست داشتنت، هزار بار مرا ساخته است...
کاش میدانستی. ❤️
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست
ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم
روی مپوشان که بهشتی بود
هر که ببیند چو تو حور ای صنم
حور خطا گفتم اگر خواندمت
ترک ادب رفت و قصور ای صنم
تا به کرم خرده نگیری که من
غایبم از ذوق حضور ای صنم
روی تو بر پشت زمین خلق را
موجب فتنهست و فتور ای صنم
این همه دلبندی و خوبی تو را
موضع نازست و غرور ای صنم
سروبنی خاسته چون قامتت
تا ننشینیم صبور ای صنم
این همه طوفان به سرم میرود
از جگری همچو تنور ای صنم
سعدی از این چشمه حیوان که خورد
سیر نگردد به مرور ای صنم
گاهی دلم میخواهد در سکوتی عمیق گم شوم، در جایی که هیچ صدایی جز تپش قلبم نباشد. جایی که بتوانم با تمام وجودم صدای خودم را بشنوم. صدای آن کودک درون که هنوز هم باور دارد دنیا جای زیباییست، صدای آن آرزوهایی که زیر خاک فراموشی دفن نشدهاند، و صدای قلبی که هنوز هم برای عشق میتپد.
دنیا پر از هیاهوست، اما من در این گوشهٔ کوچک از زمان و مکان، به دنبال جایی برای آرامش میگردم. به دنبال نوری که شبهای تاریکم را روشن کند.
گاهی با خودم فکر میکنم که زندگی همین لحظههای ساده و ناب است؛ صدای پرندهای که صبحگاهی آواز میخواند، عطر قهوهای که در هوای سرد پیچیده، یا حتی نگاه سادهای که در چشمان کسی گم میشوی و احساس امنیت میکنی.
زندگی گاهی فقط یک لبخند است، یک حضور، یک لمس کوچک که به تو یادآوری میکند زندهای و برای چیزی ارزشمند میجنگی.
ای کاش گاهی بتوانم لحظهها را متوقف کنم، آنها را در جعبهای از عشق بگذارم و هر وقت دلم گرفت، بازشان کنم. این دلنوشته، شاید تقدیمی باشد به تمام لحظههایی که هنوز نیامدهاند، اما من با تمام وجود منتظرشان هستم.
زندگی زیباست، اگر بتوانی زیباییهای کوچک را ببینی.
تو یه لحظه وارد وجودم شو بغلم بمون روی تنم
قند و عسلی یه چیزی مثل شیرینی تو رو بخورم میبینی
گیر میده میگه بگو هستم کیت تو ماه منی پس من چیت
از فردا کاش باشی تو تا آروم بمونم
یه روزم نباشی اصلا نمیتونم …
Come into my body for a moment, stay in my arms, on my body
I’ll eat sugar and honey, something like a sweet, you’ll see
He grabs me and says, “Tell me, I’m Kate, you’re in my moon, so what am I?”
I wish you were here from tomorrow, so I can stay calm
I can’t be without you for a day.
ـــــ||♫●♪♪♫||ــــــ
گیر میده میگه بگو هستم کیت تو ماه منی پس من چیت